۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

در جواب به نمایش مسخره ضحاکیان زمان در مراسم رونمایی از منشور کوروش بزرگ

با درود بیکران
یاران . همرزمان . مبارزان راه آزادی در داخل و خارج از مرزهای سرزمین پاکمان ایران
اینک که ضحاکیان تازی صفت با نمایشی مسخره که در طی رونمایی از فرمان و منشور جهانی حقوق بشر این میراث جاودان کوروش کبیر انجام شد بار دیگر به ارزشهای تاریخی مردم متمدن و پارسی گوی ایران زمین دهن کجی نمودند و تاریخ کهن ما را به تمسخر گرفتند . تاریخی که دوهزارو پانصد و اندی سال از قدمت آن میگذرد تاریخی که جهانیان به چشم خود ندیدند و این سرزمین کهن به چشم خود دیده . اکنون بار دیگر تازیان کفتار صفت تاریخ و فرهنگ ایران باستان را که از پدرانمان و اجدادمان نسل به نسل و سینه به سینه به ما منتقل شده است را هدف گرفته اند و مطمئن باشید اگر ما فرزندان راستین کوروش و هخامنش و داریوش و جمشید و کیکاووس و آرش و سهراب و زال و رستم اقدامی موثر و سریع انجام ندهیم تاریخ کهن ما را مورد هجوم زبان و ادبیات تازی میکنند و دیگر اسمی از این مرز پر گهر نخواهد ماند . بر همگان است که هر ایرانی آزاده میهن پرست که دل در گرو خاک اهورایی ایران دارد از هر اقدامی که میتواند تا جلو این حرکت های مسموم را بگیرد کوتاهی نکند .

ما در گروه سیاسی ایران زمین طی اقدامی و برای جلوگیری از این حرکت مشکوک و غیر ایرانی که پایه های فرهنگ ما را نشانه گیری کرده است اقدام به تهیه لیستی از اسامی اصیل ایرانی نمودیم که همراه با ترجمه اسمها و معنی آنها در اختیار شما هم میهنان و مبارزین راستین ایران زمین قرار میگیرد تا از این پس اسم فرزندانمان را با نام های پارسی و اصیل ایرانی صدا زنیم .

امید است که شما هم از این اقدام ما حمایت کنید و هر ایرانی که تاکنون از اسم های مجهول تازی استفاده مینموده جای آن را به اسمهای اصیل پارسی بدهد
.

اسمهای اصیل ایرانی

آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داريوش سوم آبتين : نام پدر فريدون پادشاه پيشدادي آتوسا : قدرت و توانمندي - دختر کورش وزن داريوش اول آفر : آتش - ماه نهم سال شمسي آفره دخت : دختر آتش - دختري که در ماه آذر به دنيا آمده است . آذرنوش‌: شيرين و دل انگيز آذين : زيور، طاق نصرة‌، تزئين ، آرايش آراه : نام فرشته موکل روز بيست و يکم ازماه پنجم درآئين زردشت آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، اميد آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانيان - پهلوان کمانگير ايراني در لشگرمنوچهر آرشام : بسيار قوي - پدر بزرگ داريوش بزرگ هخامنشي آرمان : آرزو - خواهش - اميد آرمين : آرام گرفتن - پسر کيقباد پادشاه پيشدادي آرميتا: آرامش يافته ، کلمه اي زردشتي است آريا فر: دارنده شکوه آريائي آريا : آزاده نجيب - يکي از پادشاهان ماد - مهمترين نژاد هند و اروپائي آريا مهر : دارنده مهر ايران - از سرداران داريوش سوم آرين : سفيد پوست آريائي آزاده : دلير و بي باک ، رها آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشق آزرمدخت : يکي از ملکه هاي ساساني آزيتا : آزاده آناهيتا : الهه آب آونگ : شبنم - نام کرديآهو: شاهد ، معشوق، يکي از همسران فتحعلي شاه قاجار آيدا : شاد، ماه - نام تذکمنب اتسز : لاغر و استخواني - از پادشاهان خوارزم اختر : ستاره ، علم ، درفش ارد : خير وبرکت ، فرشته نگهبان ثروت - نام چند تن از پادشاهان اشکاني ارد شير : شير زيبا - اردشير بابکان بنيانگذار سلسله ساسانيان اردوان : نام پادشاهان معروف اشکاني ارژن : درختي با چوب بسيار سخت و محکم - نام کردي ارژنگ : آرايش - کتاب ماني نقاش - ديوي که رستم در هفتخوان اورا کشت ارسلان : شير، دلير و شجاع - نام پادشاه سلجوقي ارغوان : نام درختي با گل و شکوفه هاي سرخ رنگ ارمغان : هديه ، تحقه ، سوغات ارنواز: نوازش شده اهورا - دختر جمشيد شاه پيشدادي اروانه : نام گلي کوهي است - نامي کردي استر : ستاره - بردارزاده مردخاي وزن خشايارشاه اسفنديار : پاک آفريده شده - پسر گشتاسب که بدست رستم کشته شد اشکان : منسوب به اشک - بنيانگذار سلطنت پارتها اشکبوس : پهلوان کوشاني که به کمک افراسياب آمد، اما به دست رستم کشته شد افسانه : داستان ، سرگذشت ، حکايت گذشتگان افسون : سحر و جادو ، حيله و تزوير افشين : با همت . اميد : انتظار ، آرزو انوش (‌ آنوشا ) : استوار و جاويد - دخترمهرداد ششم انوشروان : دارنده لوح جاويدان - لفب خسرو اول پادشاه ساساني اورنگ : عقل و کياست ، تخت پادشاهي اوژن : شکست دهنده ، دشمن برانداز اوستا : نام کتاب آسماني زردشت اهورا : صاحب ، فرمانرواي دانا اياز : بزرگ و پاينده - نام غلام ترک سلطان محمود غزنوي ايران : محل زندگي آريائيها ايراندخت : دختر ايران ايرج : ياري دهنده آريائيها - پسرفريدون ، پادشاه و پهلوان ايراني ايزديار : کشي که خداوند يار اوست بابک : پدر کوچک ، جد اردشير ، پسر ساسان باپوک : کولاک ، نامي کردي باربد : پرده دار ، موسيقي دان و نوازنده دربار خسرو پرويز بارمان : لايق - نام سردار افراسياب بامداد : پگاه ، سپيده دم - نام پدر مزدک بامشاد : کسي که در سحرگاهان شاد است - نوازنده مشهور دربار ساسانيان بانو : خانم ، ملکه ، لقب آناهيتا الهه نگهبان آب بختيار : خوشبخت ، خوش اقبال - استاد رودکي در موسيقي برانوش : مهندس رومي که پل شوشتر را در زمان شاپور ساساني برديا : پسر کورش و برادر کمبوجيه برزو : بلند قامت - پسر سهراب و نوه رستم دستان برزويه : طبيب مشهور انوشيروان و مترجم کليله ودمنه از هندي به پهلوي برزين : بلند و تنومند - ازپهلوانان ايران - نام پسر گرشاسب برمک : از وزيران ساساني - نام اجداد و نگهبانان آتشکده بلخ بزرگمهر : خورشيد بزرگ - نام وزير دانشمند انوشروان ساساني بنفشه : گلي رنگارنگ و زينتي با عمر نسبتا طولاني بوژان : رشد کرده - نامي کردي بويان : خوشبو - مامي کردي بهار : شکوفه و گل - سه ماه اول سال شمسي بهارک : بهار کوچولو بهاره : بهاري بهتاش : خوب ومانند بهداد : نيک آفريده شده بهرام : پيروز ، ايزد پيروزي درآئين زردشت ، لقب برخي از پادشاهان ساساني بهديس : خوش رنگ ، خوشگل بهرخ : زيبا چهره ، قشنگ بهرنگ : خوش رنگ بهروز : خوشبخت ، نيکبخت بهزاد : نيک نژاد - مينياتوريست مشهور صفويان - نام اسب سياوش بهشاد : خوشحال وشاد بهمن : نيک انديش - برف انبوه که از کوه فرو ريزد - جانشين اسفنديار بهناز : خوش ناز‌، باناز ، طناز بهنام : نيک نام بهنود : سلامت ، عافيت بهنوش : کسي که نيک مينوشد بيتا : بي همتا ، بي مانند بيژن : ترانه خوان ، جنگجو - پسر گيو و دلداده منيژهپارسا : پاکدامن ، زاهد پاکان : پاکها - نامي کردي پاکتن : نيکو چهر پاکيزه تن پاکدخت : دختر پاک پانته آ : همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هديه کردند امانپذيرفت پدرام : آراسته ، نيکو ، شاد پرتو : روشن ، تابش پرشنگ : تابش ، آتشپاره پرتو : روشن ، تابش ، فروغ پرستو : پرنده مهاجر پرويز : پيروز - لقب خسرو دوم ، پادشاه ساساني پرديس : بهشت ، باغ و بستان پرهام : ازاشخاص بسيار ثروتمند در زمان بهرام گور پژمان : افسرده ، غمگين پژوا : بيم و هراس پرنيا : پارچه حرير پشنگ : ميله آهني - نام پدرافراسياب پروانه : حشره اي زيبا که خود را به شعله مي زند پروين : ثريا ، ستارگان کوچک نزديک به هم پري : فرشته ، جن ، همزاد پريچهر : زيبا روي - نام زن جمشيد شاه پريدخت : دختر پري ، همسر سام نريمان و مادر زال پريسا : همچون پري پرناز: پري ناز دار پريوش : پري روي ، فرشته روي پريا : کبوتر بال شکسته اي که به دنبال آشيانه مي گردد. پوپک : هدهد پوران : جانشين ، يادگار پوراندخت : نام دختر خسروپرويز پوريا : پهلوان محمد خوارزمي ملقب به پورياي ولي پولاد : آهن سخت و کوبيده ، نام پهلوان ايراني زمان کيقباد پويا : رونده و دونده - نامي کردي پونه : گياهي خوش عطر و بو که در کنار جويها مي رويد. پيام : الهام ، وحي ، پيغام پيروز: کامياب ، فاتح ، نام چند نفر از پادشاهان ساساني پيمان : عهد ، قول وقرار - عنوان اسامي مردان در فارسي دري تابان : تابنده ، منور تاباندخت : دختر تابناک تاجي : تاجدار ، نام و عنواني در فارسي دري تارا : ستاره تاويار : آتشبان - نامي کردي ترانه : زيبا و صاحب جمال ، سرود ، نغمه تناز : نازنين ، با ناز و کرشمه - نامي کردي توران : نام دختر خسروپرويز - سرزمين تور توراندخت : دختري از توران تورج : دلاور ، يکي از سه پسر فريدون شاه تورتک : خروس صحرايي ، قرقاول توفان : باد سخت توژال : برف اندک - نامي کردي تير داد : داده تير ، اشک دوم پادشاه اشکاني تينا : گل ، نامي کردي تينو : تشنه ، نامي کردي جابان : سردار ايراني يزدگرد جامين : اسم يکي از قهرمانان ايران زمين ، نامي کرديجاويد : پايدار ، هميشگي جريره :‌ نام دختر پيران ويسه که همسر سياوش شد. جمشيد : پسر طهمورث چهارمين پادشاه پيشدادي جوان : برنا ، دلير ، شاداب جويا : جوينده - پهلوان مازندراني بود که بدست رستم کشته شد. جهان : دنيا ، عالم ، گيتي ، کيهان جهانبخت : شانس و اقبال جهان جهانبخش : بخشنده جهان جهاندار : نگهبان جهان جهانگير : فاتح جهان - نام پسر رستم جهان بانو : بانوي جهان ، ملکه جهان جهاندخت : دختر گيتي جهان ناز : مايه فخر عالم جيران : آهو ، نامي ترکي چابک : زرنگ ، چالاک چالاک : سريع و زبردست چاوش : پيشرو و پيش قراول کاروان چترا : دوازدهمين پادشاه سلسله ماد چوبين : کنيه و لقب بهرام چوبين سردار انوشيروان چهرزاد : نام دختر بهمن است که سي سال پادشاهي کرد خاوردخت : دختر مشرق زمين خداداد : خدا داده خدايار : دوست خدا - فرمانرواي بخارا بوده است خرم : شاد و خندان - پهلوان خرم از عهد شاه شجاع است خرمدخت : دختر شاد و خندان خسرو : مشهور ، نيک نام - لقب چند تن از پادشاهان ساساني خشايار : قهرمان ، نيرومند - نام پسر داريوش کبير هخامنشي خورشيد : درخشنده آفتاب - معشوقه جمشيد درداستان جمشيد و خورشيد دادمهر : زاده آتش ، نام استاندار پارسي طبرستان دارا : مالدار، ثروتمند ، از نامهاي خداوند داراب : نام پسر بهمن پادشاه کياني داريا : دارنده ، ازنامهايي که در اوستا آمده است داريوش : نگهبان نيکي - فرزند ويشتاسب از شاهان بزرگ هخامنشي دانوش : از اسمهائي که در کتاب وامق و عذرا آمده است داور‌:‌ حاکم عادل ، قاضي دايان : ماما ، نامي کردي دريا : نام فرزند علاالدين عماد شاه دل آرا : محبوب و معشوق دل آويز : دلچسب ، دلکش ، آويزه دل دلارام : مايه آرامش دل / معشوقه بهرام گور دل انگيز : گوارا ، مطلوب دلبر : برنده دل ، يار و معشوق دلبند : عزيز و گرامي دلربا : رباينده دل ، محبوب دلشاد : شادمان و خوشحال دلکش : جذب کننده دل ، دلربا ، دلپذير دلناز : آنکه قلب و دلش ناز است دلنواز : مهربان ، مشفق دورشاسب : نام جد پنجم گرشاسب ، دور از اسب پادشاه دنيا : عالم و گيتي ديااکو: اولين پادشاه مادها در قرن هفتم پيش از ميلاد ديانوش : دزد دريائي در داستان وامق و عذرا ديبا : پارجه ابريشمي رنگي ، روي زيبا ديبا دخت : دختر زيبا ، دختري همچون پرنيان رابو : نام گلي بهاري - نامي کردي است رابين : مشاور ، متعمد - نامي کردي است رادبانو : بانوي بخشنده و جوانمرد رادمان ( رادمن ) : نام سپهسالار خسرو پرويز ساساني رازبان : راز دار - عنوان مردان بزرگ در پارسي دري راژانه : رازيانه - نامي کردي براي دختران راسا : هموارو صاف - نامي کردي رامتين : آرامش تن - موسيقي دان عهد ساسانيان رامش : فراغت ، آسودگي ، راحتي ، نام هيربد زردشتي رامشگر : خواننده و نوازنده ، خنياگر رامونا : نگهبان عاقل راميار : چوپان و گوسفند چران راميلا : خداي بزرگ ، نامي آشوري است رامين : معشوقه ويس ، نام يکي از سرداران ايران راويار : شکارچي - نامي کردي رژينا : مانند روز - نامي کردي رخپاک : داراي چهره پاک رخسار : چهره ، سيما رخشانه : منسوب به رخش رخشنده : تابان ، کنايه از خورشيد است رزميار : رزمنده ، مبارز رستم : تنومند و قوي اندام ، جهان پهلوان ايراني و قهرمان بزرگ شاهنامه رکسانا : نوراني ، روشن روبينا : ياقوت سرخ رودابه : فرزند تابان ، زن پسرزا ، نام قلعه اي در غرب ايران روزبه : خوشبخت : بهروز، از موبدان بهرام گور ساساني روشنک : مشعل دار ، همچنين نام دارويي گياهي است روناک : روشن رهام : نام پسر گودرز رهي : راهي شده ، روان ، مسافر ريبار : رهگذر ، نامي کردي راسپينا : پائيز ، لغت زند و پازند زادبخت : خوشبخت ، خوش اقبال زاد به : بهزاد ، نيک زاده شده زاد چهر : داراي نژاد پاک و اصيل زاد فر : زاده روشني زال : فرزند سپيد موي سام نريمان و پدر رستم قهرمان ملي ايرانيان زادماسب : برادر شاپور ساساني ، نام يکي از قضات ساساني زاوا : داماد ، نامي کردي زردشت : صاحب شتر زرد و زرين ، پيامبر ايران باستان زرنگار : طلا کوب ، زرين زري : طلائي ، زربفت زرين : طلائي رنگ ، منصوب به زر زرينه : آنچه منسوب به زر است زمانه : روزگار ، دهر زونا : گياهي با گل کبود رنگ ، نامي کرديزيبا : خوشگل ، قشنگ ، خوب ونيکو زيبار : قبيله اي از کردها ، نامي کردي زيما : زمين ، لغت اوستائي زينو : زنده ، پابرجا - نامي کردي ژاله : شبنم ، قطره ژالان : گلهاي داراي قطره و شبنم - نامي کردي ژيار : زندگي ، زندگي شهري - نامي کردي ژينا : زندگي و حيات - نامي کردي ژيوار : زندگي سارا : صحرا ، کوه و دشت - نامي کردي سارک : سار کوچک ، پرنده اي سياه رنگ وبزرگتر از گنجشک سارنگ : نام سازي شبيه به کمانچه ساره : بامداد ، فردا - نامي کردي ساسان : سوال کننده ، رئيس معبد آناهيد استخر که خاندان ساسانيان به او منسوبند ساغر : پياله شرابخوري ، جام سام : سيه چرده - جهان پهلوان ايراني وجد رستم سامان : ترتيب ، نظام ، زندگي سانا : سهل و آسان ساناز : کمياب ، نادر، نام گلي است سانيار : حامي و يار و پشتيبان - نامي کردي ساويز : خوش اخلاق ، مهربان - نامي کردي ساهي : آسمان صاف - نامي کردي ساينا : خانداني از موبدان زردشتي ، سيمرغ سايه : منطقه تاريک پشت هر جسم ، حمايت سپنتا : مقدس ، محترپ سپند : اسفند سپهر : آسمان ، نام فرزند کيخسرو سپهرداد : بخشيده اسمان - داماد داريوش هخامنشي سپيدار : درخت سفيد سپيد بانو : بانوي سفيد و درخشان سپيده : سحرگاه ، سپيدي چشم ستاره : کرات آسماني که در شب مي درخشند ستي : دختر ، سيتا سرافراز : سربلند ، متکبر سرور : رئيس ، پيشوا سروش : شنيدن و فرمانبرداري - فرشته مظهر اطاعت سرور : شادماني ، خوشحالي سوبا : شناگر ، فردا سوبار : اسب سوار - لغت زند و پازند سنبله : يک خوشه گندم سودابه : دختر زا - سود ده سوري : سرخ رو ، نام دختر اردوان پنجم سورن : خانواده اي در دوره اشکانيان که قدرتمند بودند سورنا : سردار دلير و خردمند پارتي سوزان : سوزنده ، ملتهب سوزه : سبزه ، نامي کردي سوسن : گلي به رنگهاي سفيد، کبود ، زرد و حنايي سومار : نام قبيله اي از کردها سولان : نام گلي است ، نامي کردي سولماز : زني که پيرو پژمرده نمي شود سوگند : شاهد گرفتن خدا يا بزرگي را گويند سهراب : سرخ روي ، نام پسر رستم که در جنگ با رستم فرمانده سپاه تورانيان بود سهره : پرنده اي خوش آواز، با پرهاي سبز و زرد سهند : کوه آتشفشان قديمي در آذربايجان سيامک : مجرد - نام پسر کيومرث سياوش : دارنده اسب سياه ، فرزند کيکاووس که ناجوانمردانه و بي گناه به قتل رسيد سيبوبه ‌: مانند سيب ، دانشمند شهير ايراني ، منصف الکتاب سيما : چهره ، رخ سيمدخت : دختر نقره اي و سفيد سينا : مرد دانشمند ، نام پدر شيخ ابوعلي سينا سيمين : نقره اي ، سفيد ، روشن سيمين دخت : دختر نقره اي و سفيد شاپرک : پروانه شادي : شادماني ، خوشحالي ، شور شادان : شادمان شادمهر : مهربان ، با محبت شاران : گردنبند درست شده از بادام - نامي کردي شاهپور : پسر شاه ، شاهزاده - نام چند تن از شاهان ساساني شاهدخت : دختر شاه ، شاهزاده خانم شاهرخ : شاه منظر ، کسي که رخساري همچون شاه دارد شاهين : پرنده اي شکاري شاهيندخت : دخت شاهين شايسته : سزاوار ، لايق شباهنگ : بلبل ، ستاره کاروان کش شب بو : نام گلي است که شب هنگام باز مي شود شبديز: سيه فام ، سيه چرده ، نام اسب خسروپرويز شبنم : رطوبتي که شب هنگام روي گلها مي نشيند شراره : گرماي سوزان ، عشق فراوان ، نامي کردي شرمين : شرمسار ، خجل شروين : يکي از سرداران معاصر شاپورذوالاکتاف ساساني شکوفه : گل درختان ميوه دار ، شکفته شکفته : خندان ، بشاش شمشاد : درختي زينتي و تقريبا هميشه سبزکه دستمايه بسياري از شاعران است شمين : خوشبو، خوش عطر شوان : شبان ، چوپان - نامي کردي شميلا : از نامهاي ارمني ايراني به معني بانوي بزرگوار شورانگيز : فتنه انگيز ،‌ ايجاد کننده شور و شوق شوري : خوش قيافه ، قد بلند- نامي کردي شهاب : شعله آتش ، سنگ آسماني ، ستاره دنباله دار شهبار : درخورشاه ، لايق شاه شهباز : باز سفيد رنگ ، شاه باز شهبال : پر بزرگ پرندگان شهپر: پرشاهانه شهداد : داده و بخشيده شاه شهرآرا: آنکه به زيبايي مايه آرايش شهراست ، آرايش دهنده شهر شهرام : رام و مطيع شاه شهربانو : بانوي شهر ، ملکهشهرزاد : شهرزاده ، بومي - نقال قصه هاي هزار و يک شب شهرناز : خواهر جمشيد و همسر ضحاک ماردوش شهرنوش : شيريني شهر شهره : مشهور و نامي شهريار : پادشاه ، يارشهر ، نام پسر برزوپسر سهراب شهرزاد : شاهزاده ، فرزند شاه شهلا : زن سيه چشم شهنواز : نوازش شده شاه شهين : منسوب به شاه شيبا : نسيم شبانه - نامي کردي شيدا : آشفته و عاشق شيده : ‌خورشيد ، درخشان شيردل : پهلوان و دلاور شيرزاد : شير بچه ، همچون شير شيرنگ : به رنگ شير ، مانند شير شيرو : پهلوان معاصر با گشتاسب ، نام سردار فريدون شيرين دخت : دختر شيرين شيما : دخترانه ، نامي کردي شينا : قدرتمند ، توانا - نامي کردي شيرين : مطبوع و گوارا ، معشوقه خسرو پرويز شيوا : شيرين بيان ، خوش زبان ، ايزد بزرگ هنديان باستانطوس : فرزند نوذر پهلوان ايراني شاهنامه طوطي : پرنده سبز رنگ و سخنگوست و نام برخي زنان در فارسي دري است . طهماسب : داراي اسب قوي - نام پسر منوچهر طهمورث : روباه تيزرو و قوي ، پادشاه پيشداديان و پدر جمشيد غوغا : آشوب ، هياهو غنچه : گل نشکفته ، کنايه از دهان معشوق فتانه : از نامهاي کردي براي دختران فدا : قرباني ، نامي کردي فراز : بلندي و شکوه فرامرز : شکوه مرزداري - نام پسر رستم دستان فرانک : سياه گوش ، نام مادر فريدون ، نام همسر بهرام گور ساساني فراهان : محل شکوه و جلال فربد : مناعت ، بزرگي فربغ : شکوه خداوند فرجاد : دانشمند و فاضل فرخ : تابان و زيبا - نام يکي از اميران سيستان در عهد سلجوقيان فرخ پي : نيک پي و نيک قدم فرخ داد : مبارک آفريده شده فرخ رو : داراي صورت زيبا فرخ زاد : مبارک زاد ، خجسته زاد ، رستم فرخزاد سردار معروف ساسانيان است فرخ لقا : دراي چهره زيبا ، خوشگل فرخ مهر : زيبا چون خورشيد فرداد : داده شکوه وزيبائي فرديس : بهشت ، بوستان فرين : يگانه ، شکوه دين ، مخفف فروردين ماه اول بهار فرزاد : زاده فرو شکوه فرزام : شايسته و لايق - نامي کردي فرزان : عاقل ، حکيم ، دانشمند فرزانه : دانشمند ، عاقل و عالم فرزين : عالم ، وزير دربار فرشاد : شا دمان ، مسرور ، خوشحال فرشته : فرستاده الهي و آسماني فرشيد : درخشانتر ، نام برادر پيران ويسه فرمان : دستور ، حکم فرناز : داري ناز فراوان فرنگيس ( فري گيس ) : نام دختر افراسياب و همسر دوم سياوش فرنود : دليل و برهان فرنوش : شکوه ، نام پادشاه باستاني ماد فرنيا : نامي براي پسران فروتن : افتاده حال ، متواضع فرود : پائين - نام پسر سياوش ، نام پسر کيخسرو نام پسر خسرو پرويزو شيرين فروز : روشنائي ، روشني فروزان : تابان ، درخشان فروزش : روشني ، تابناک فروزنده : درخشان ، درخشنده فروغ : روشنائي ، تابش فرهاد : عاشق افسانه اي شيرين فرهنگ : شکوه ، ادب ، تربيت فرهود : صداقت و راستي در دين فربار : همراه خوب و شايسته فريبا : زيبا و فريبنده فريد : بي همتا، نامي کردي فريدخت : دختر بي همت فريدون : داراي شکوهي اينچنين ، پادشاه پيشداري که بر ضحاک ماردوش غلبه کرد فريمان : فر و شکوه ايمان فريناز : عشوه گر ، پريناز فرينوش : شکوه شيرين فريوش : زنگ ، همان پريوش هم هست فيروز : پيروز و مظفر فيروزه : سنگي گرانبها با رنگ فيروزه اي قابوس : معرب کاووس است قباد : سرور گرامي ، شاه محبوب ، پدر کيکاوس از پادشاهان کياني قدسي : بهشتي ، روحاني کابان : کدبانو ، نامي کردي براي دختران کابوک : کبوتر ، نامي کردي براي دختران کارا : فعال و کوشا کارو : از نامهاي ارمني ايراني به معني نويد دهنده کاراکو : نام يکي از سرداران ماد کامبخت : کسي که بخت به کام اوست کامبخش : آرزو دهنده ، مراد بخش کامبيز : صورت فرانسوي (( کمبوجيه )) پسر کورش است کامجو : کامجوينده کامدين : يکي از دانايان دين زردشت کامران : سعادتمند و خوشبخت کامراوا : به مقصود و مراد رسيدن کامک : آرزو و خواهش کوچک کامنوش : کامروا ، خوشبخت کاميار : کامروا و پيروز کانيار : معدن شانس ، نامي کردي کاووس : پادشاه توانا - از پادشاهان کياني و پسر کيقباد کاوه : آهنگر معروف ايران باستان که عليه ضحاک قيام کرد کتايون : جهان بانو ، دختر قيصر روم و مادر اسفنديار کرشمه : ناز و غمزه کسري : معرب خسرو است کلاله : موي پيچيده ، دختري با موهاي مجعد کمبوجيه : نام پسر کورش کمبوجيه است کوشا : کوشنده ، ساعي کهبد : خداوند کوه ، عابد کهرام : رام شده کوه نام برادر و سردار افراسياب کهزاد : زاده کوه ، کسي که در کوه زائيده شده است کيارش : شهريار بزرگ کيان : پادشاه ، اميران کيانا : فرستاده ، نامي کردي کيانچهر : داراي چهره پادشاهان کياندخت : شاهدخت ، دختر شاه کيانوش : بسيار شيرين ، نام يکي از دو برادر فريدون در شاهنامه کياوش : بزرگوار - نام پدر کيقباد کيخسرو : پادشاه نيکنام ، نام پسر سياوش و سومين پادشاه کيانيان کيقباد : پادشاه محبوب - پدر کيکاوس و سر سلسله کيانيان کيکاووس : سياه چرده ، سبزه ، نام پسر کيقباد و پدر کياوش کيوان : سياره زحل و دومين سياره منظومه شمسي پس از مشتري است . کيوان دخت : دختر سياره کيوان کيومرث : نخستين انسان ، و به گفته شاهنامه نخستين پادشاه کيهان : جهان و گيتي کياندخت : دختر گيتي کيهانه : جهان کوچک گرد آفريد : پهلوان زاده شده گردان : پهلوانان ، يلان گرشا : به ر وايت شاهنامه همان کيومرث اولين پادشاه است گرشاسب : صاحب اسب لاغر ، پهلوان ايراني و جد رستم گرشين : شعله آبي ، نامي کردي براي دختران گرگين : منسوب به گرگ ، پسر ميلاد از پهلوانان زمان کيخسرو گزل : زيبا ، نامي ترکمني است گشتاسب : صاحب اسب رمنده ، پدر داريوش هخامنشي گشسب : دارنده اسب نر گشسب بانو : دختر رستم و زن گيو گل : گياهان رنگي کوچک که دستمايه شاعرانند گل آذين : حالت قرار گرفتن گلها روي شاخه ها گل آرا‌ : آراينده گل گلاره : تخم چشم ، نامي کردي گل افروز : فروزنده گل گلاله : دسته گل گل اندام : آنکه اندامش مانند گل است گلاويز : گياهي براي زينت گل گلباد : داري بوي گل گلبار : پرگل ، گل افشان گلبام : گلبانگ گلبان : نگهدارنده گل گلبانو : بانوي چون گل گلبرگ : هر يک از برگهاي يک گل ، مثل برگ گل گلبو : معطر ، خوشبو گلبهار : مثل گل بهاري گلبيز : گل افشان گلپاره : تکه گل ، پاره اي از گل گلپر : برگ گل ، پر گل گلپري : پري همچون گل گلپوش : پرازگل ، پوشيده از گل گل پونه : کسي که چهره اش به لطافت گل است گلچين : باغبان ، عاشق گل ، کسي که گل مي چيند . گلدخت : دختر گل گلديس : به رنگ گل ، مانند گل گلربا : رباينده گل گلرخ : بسيار زيبا همچون گل گلرنگ : به رنگ گل ، شرابي رنگ گلرو : زيبا و سرخ رو گلشن : گلزار و گلستان گلريز : ريزنده گل گلزاد : زائيده گل گلزار : گلستان ، جاي پرگل گلسا : مثل گل گلشيد : درخشان چون گل گلنار : گل انار ، شکوفه انار گلناز : کسي که ناز و غمزه اش مثل گل است گلنسا : گل بانو ، خانم گل گلنواز : نوازش شده گل گلنوش : شيرين مثل گل گلي : مانند گل ، قرمز رنگ گودرز : از پهلوانان عهد کاوس وکيخسرو و يکي از پادشاهان معروف اشکاني گوماتو : انقلابي زمان مادها که براي براندازي مادها و هخامنشيان قيام کرد گهر چهر : آنکه چهره اش همچون گوهر است گوهر ناز : کسي که همچون گوهر نازش گرانبهاست گيتي : دنيا ، جهان ، عالم گيسو : موي بلند زنان گيلدا : طلا گيو : پهلوان نامي شاهنامه و پدر بيژنلادن : گلي به رنگهاي زرد و نارنجي لاله : گلي که رنگهاي گوناگون دارد و معروفترين آن لاله سرخ و صحرائي است لاله رخ : کسي که روي همچون لاله دارد لاله دخت : دختر لاله لبخند : تبسم لقاء : چهره ، سيما لومانا : نام محلي در کردستان ، نامي کردي براي دختران لهراسب : داراي اسب تندرو ، از پادشاهاي کياني و پدر گشتاسب مارال : آهو ، نامي ترکي ماري : کبک ماده ، نامي کردي مازيار : اورا مزدايار - پسر قارون فرمانرواي طبرستان ماکان : نام پسر يکي از سران ديالمه مامک : مادر کوچک و مهربان مانا : نام خداوند بزرگ و نام يکي از دولتهاي ماد ، نامي کردي ماندانا : دختر آژدهاک و مادر کورش هخامنشي مانوش : کوهي که منوچهردربالاي آن متولد شده است ماني : پيامبر ايراني در زمان شاپور ساساني مانيا : خسته شده ، نامي کردي ماهان : منسوب به ماه ماهاندخت : دختر ماهان ماه برزين : يکي از بزرگان دولت ساسانيان ماه جهان : زيباي جهان ماهچهر : زيبا رو ، قشنگ ماهدخت : دختر ماه ماهور : تابناک - نامي کردي ماهرخ : آنکه صورتي چون ماه زيبا دارد ماهزاد : زاده ماه مردآويز: جنگنده و دلاور مرداس : مرد آسماني - نام پدر ضحاک که مرد نيکي بود و بدست پسرش کشته شد مرزبان : مرزدار - مرزبان بن رستم نويسنده کتاب مرزبان نامه مرمر : ازسنگهاي آهکي که صيقلي و جلا پذير است ، سنگ مرمر مزدک : خردمند کوچک - مردي که در زمان ساسانيان ادعاي پيغمبري کرد اما کشته شد مژده : نويد ، بشارت مژگان : مژه ها مستان : شادان ، شادمان مستانه : خوشحال ، مانند مست مشکاندخت : دختر خوشبو مشکناز : مشک ناز دار مشکين دخت : دختر مشک آلود و معطر منيژه : پاک و سفيد روي - نام دختر افراسياب منوچهر : کسي که چهره بهشتي دارد - از پادشاهان پيشدادي مهبانو : بانوي بزرگ ، بانوي همچون ماه مهبد : يکي از وزيران انوشيروان ساساني مه داد : از فرماندهان نظامي پارسيان ويکي از نامهاي دوران هخامنشي مهتاب : ماه تابان ، ماه تابناک مهديس : ماهرو ، زيبا ، خوشگل مه جبين : انکه پيشانيش مانند ماه درخشان است مه دخت : ماه دخت ، دختر ماه مهر آذر : يکي از موبدان پارس در زمان انوشيروان - خورشيد آذر مهر آرا : آرايش دهنده مهر مهر آسا : همچون خورشيد زيبا روي مهر آفاق : خورشيد افقها مهر افرين : عشق آفرين ، آفريننده عشق مهرآب : کسي که فروغ خورشيد دارد - نام جد مادري رستم مهرداد : بخشنده ماه مهر افزون : بالا برنده عشق و محبت مهرام : رام شده ماه مهران : منسوب به مهر است و يکي از خاندانهاي عصر ساساني مهراندخت : دختر مهر و محبت مهرانديش : داراي انديشه با مهر و محبت مهرانفر : شکوه مهرانگيز : ايجاد کننده مهر و محبت و عشق مهرپويا : پوينده مهر مهرداد : داده خورشيد- خورشید عدالت - نام چند تن از پادشاهان اشکاني - خزانه دار بزرگ کوروش بزرگمهر دخت : دختر آفتاب مهرزاده ‌: زاده خورشيد ، زيبا روي مهرناز : ناز خورشيد مهرنوش : خورشيد جاويدان - يکي از پسران اسفنديار که بدست فرامرز کشته شد مهرنکار : آرايش دهنده خورشيد ، مهر آرا- نام يزدگرد مهرنيا : ازنژاد مهر مهروز : آنکه روزي چون خورشيد دارد مهري : منسوب به مهر ، منسوب به خورشيد مهريار : دوست خورشيد مهسا : مانند ماه زيبا روي مهستي : ماه هستي ، ماه روزگار ، گرانبهاترين مه سيما: آنکه صورتي چون ماه دارد مهشاد : ماه شادمان مهشيد : پرتوماه مهنام : آنکه نامش چون ماه است مهناز : نازماه مهنوش : ماه هميشگي مهوش : مانند ماه مهيار : يار ماه ، نام پسر داريوش سوم هخامنشي مهين : ماه زيبا رو مهين دخت : دختر بزرگ ميترا : دوستي و محبت و مهر ميخک : گلي زيبا به رنگهاي قرمز، سفيد ، صورتي وزرد مينا : گلي کوچک و زينتي ، گردنبند مينا دخت : دختر مينا مينو : بهشت ، جنت مينودخت : دختر بهشت ، دختر پاک مينو فر : داراي شکوه بهشتي نادر : کمياب ، بي همتا - نادر شاه افشار سر سلسله افشاريه درايران ناز آفرين : معشوقي که ناز فراوان مي کند نازبانو : بانوي ناز دار نازپرور : پرورش يافته در ناز نازچهر : کشي که چهره ناز دارد نازفر : داراي شکوه نازلي : پرناز و غمزه - نامي ترکي براي دختران نازي : با ناز ، اهل ناز نازيدخت : دختر ناز نامور : مشهور ، ارزنده ناهيد : پاک و بي آلايش - نام مادر اسفنديار ندا : آواز ، بانگ ، فرياد نرسي : فرشته وحي در اوستا - نام پسر شاپور نوه اردشير بابکان نرگس : گلي خوشبو و زيبا نرمک : زيبا و لطيف - نامي کردي براي دختران نرمين : لطيف و ملايم نريمان : پهلوان ، دلير - نام پدر سام نسترن : گلي سفيد و زيبا از گونه هاي نرگس نسرين : گلي سفيد و پر برگ نسرين دخت : دختر نسرين نسرين نوش : نام همسر بهرام گور نکيسا : نوازنده و خواننده دربار خسرو پرويز ساساني نگار: نقش ، بت ، صنم نگاره : شکل داراي نقش و نگار نگارين : نقاشي شده نگين : گوهر قيمتي نوا : ناله ، آواز نوش ( انوش ) : زندگي جاويد نوش آذر : آتش جاويدان - از آتشکده هاي عصر ساساني نوش آور : چيزي که زندگي و حيات مي آورد نوشا : نوشنده ، آشامنده نوش آفرين : افريننده شادي و شيريني نوشدخت : دختر شاد نوشروان ( انوشيروان ) : جاويدان ،‌ اولين خسرو ساساني نوشفر : شکوه جاويد نوشناز : داراي ناز و اداي شيرين نوشين : گوارا و شيرين نويد : مژده و بشارت نوين : تازه ، جديد نوين دخت : دختر تازه به دنيا آمده نيش ا : خال و نشانه - نامي کردي براي دختران نيک بين : خوش بين نيک پي : پاک نژاد نيک چهر : خوشگل و زيبا نيک خواه : شخص خير خواه و خيرانديش نيکداد : بخشنده نيکي نيکدخت : دختر پاک و نيکو نيکدل : دل پاک نيکزاد : زاده نيکي و پاکي نيلوفر : گل پيچک و زينتي به رنگهاي سفيد و سرخ وآبي نيما : لقب علي اسفندياري پدرشعر نو درايران ، نيما يوشيج وامق : دوست دارنده ، عاشق - عاشق عذرا ورجاوند : ارجمند - به اعتقاد زردشتيان کسي که درآخر زمان ايران را آباد مي کند وريا : پيدار، آگاه - نامي کردي براي پسران وشمگير : شکارچي بلدرچين - نام نام پسر وردانشاه از مولوک ديالمه وهرز : نام مرزبان کشور يمن درعهد انوشيروان وهسودان : نيک آسوده و آرام - عنوان يکي از سلاطين آذربايجان ويدا : آموزنده و تعليم دهنده ويس : نام معشوق رامين در داستان ويس و رامين ويشتاسب : صاحب اسبان فراوان ويگن : از اسمهاي ارمني ايراني به معني جهش و پرش هژير : خوب چهره ، نام يکي از پسران گودرز که بدست سهراب کشته شد هخامنش : دوستار انديشه - نام جد کورش کبير هربد( هيربد ) : حاکم آتشکده ، موبد موبدان هرمز : اهورمزدا ، خداي بزرگ ايرانيان - نام پسر بهمن و نام پسر انوشروان همايون : مبارک ، خجسته - نام تني چند از پادشاهان هندوستان هما : فرخنده ، مبارک ، مرغ سعادت - نام دختر گشتاسب و خواهر اسفنديار همادخت : دختر مبارک و فرخنده بخت همدم : رفيق و مونس و همزبان همراز : محرم اسرار همراه : دوست و يار موافق هنگامه : غوغا ، شلوغي ، دادوفرياد هوتن : خوش اندام ، نام يکي از متحدان داريوش درحمله به مغان هور : خورشيد ، آفتاب هورتاش : همچون خورشيد هورچهر : تابان روي ، زيبا هورداد : فرستاده و داده خورشيد هوردخت : دختر خورشيد هورزاد : زاده خورشيد هورمند : شبيه خورشيد هوروش : خورشيد مانند ، مثل خورشيد هوشنگ : هوش و درايت - نام يکي از سلاطين پيشدادي و فرزند سيامک هوشيار : با هوش و آگاه هومان : نيک انديش ، نام يکي از سرداران افراسياب و نيز نام برادر پيران ويسه هومن : نيک منش هونام : خوشنام ، نيکنام هويدا : آشکار و نمايان هيتاسب : صاحب اسب بسته شده هيرمند : يکي از القاب گستاسب ، آتش پرست هيما : اشاره ، نامي کردي براي دختران هيوا : اميد وآرزو - نامي کردي براي دختران و پسران يادگار : آنچه از انسان بجاي ماند - پسر پادشاه گرجستان ياسمن ( ياسمين ) : گل زيبائي به رنگ سفيد و زرد و کبود ياشار : عمر کننده ، نامي ترکي براي پسران ياور : کمک و همدست و يار يزدان : خداوند ، آفريدگار هستي يگانه : بي نظير ، بي مانند يوشيتا : پهلواني از خاندان (( فريان )) نامي اوستائي

پاینده ایران و برافراشته باد پرچم ملی سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران زمین

>>> ما هستیم تا ایران و ایرانی هست <<<

روابط عمومی گروه سیاسی ایران زمین – شیراز

۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه

چگونه افراد سپاه پاسداران را شناسایی کنیم ؟







چگونه افراد سپاه پاسداران را شناسایی کنیم ؟




از سلسله آموزشهای شناخت افراد سرکوبگر قسمت دوم




همانطور که در اعتراض های خیابانی به خصوص در 18 تیر 1378 و در اعتراض های پس از انتخابات سال گذشته توسط عکس ها و فیلمهای متعدد دیدید یکی از گروه هایی که سعی در کنترل به اصطلاح اغتشاشات دارد گروهی لباس شخصی هستند که مجهز به انواع سلاح گرم و سرد میباشند و هم اینطور از بیسیم دستی و انواع گاز فلفل و گاز اشک آور هم استفاده میکنند . این گروه که بصورت کاملا مستقل از دیگر گروه های سرکوبگر اقدام به کنترل اغتشاشات میکند و اصولا تحت فرماندهی خود وارد عمل میشود از گروه های سازمان یافته و سازماندهی شده توسط سپاه پاسداران هستند که خود نیز از افراد استخدام شده همین ارگان هستند و گذشته از کار در این نیروی نظامی در تعلیمات و کنترل اغتشاشات نیز شرکت فعال دارند




به همین منظور ما برای آشنایی هرچه بیشتر همرزمان عزیز در داخل ایران با این نیروی سرکوبگر و نحوه شناسایی انها این قسمت از آموزشها را به این دسته از افراد اختصاص داده ایم .




در اکثر شورشهای خیابانی و اعتراض های شکل گرفته در بعد از انقلاب 57 به وفور دیده شده که این نیروی سرکوبگر عمدتا از لباس و پوشش مخصوصی استفاده نمیکند و غالب نیرو هایی که برای کنترل اعتراضات و شورشهای خیابانی به خیابانها فرستاده میشوند از همان لباس فرم و سازمانی سپاه پاسداران استفاده میکنند با این تفاوت که بجای پیراهن سازمانی که بر تن دارند از نوع پوشش دیگری استفاده میکنند . به عنوان مثال اگر در زمستان باشد از کاپشن یا پلیور استفاده میشود ویا در تابستان از یک لباس سفید رنگ که بر روی شلوار قرار میگیرد استفاده میشود ولی در اصل همان ظاهر اصلی خود را که لباس سازمانی سپاه باشد را در بر میگیرد به اینصورت که از کفش و شلوار سازمانی استفاده میکنند و اگر کسی با افراد کادر سپاه اشنا باشد و از نزدیک با لباس فرم این ارگان نظامی اشنایی کامل داشته باشد به راحتی قابل شناسایی است این افراد از کفشهای سازمانی سپاه که از نوع چرمی و با یک فرم مشخص است استفاده میکنند . همچنین شلوار این افراد رنگ سبز ویژه ای دارد که بخوبی با دیگر شلوارهای موجود در بازار کاملا متفاوت است .




به منظور آشنایی بیشتر همرزمان عزیز در قسمت پایین چند عکس قرار داه ایم که بخوبی تمامی مشخصات ظاهری افراد سرکوبگر سپاه را مشخص میکند

در قسمت شماره 1 همانطور که در عکس میبینید این افراد از کفشهای سازمانی مشخص که ظاهر و فرمی جدا از طرح کفشهای دیگر است استفاده میکنند .
درقسمت شماره 2 مجدد باز میبینید که رنگ شلوار اینگونه افراد رنگ سبز خاصی است که فقط مخصوص لباسهای فرم سپاه پاسداران است و به راحتی قابل مقایسه با دیگر رنگهای موجود در بازار است

( تهیه شده در تیم عملیاتی و آموزش گروه سیاسی ایران زمین -شیراز )

۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

پروژه یس و نا امیدی


با درود همرزمان و یاران وفادار
رژیم سفاک جمهوری اسلامی در برخورد با جنبش اعتراضی مردم و مبارزه با مخالفین خود بارها با اعلام این موضوع که از تمام توان خود استفاده خواهد کرد تا این قطار به حرکت درامده اعتراض را متوقف کند صحبت به میان اورده است به راستی درست است این حکومت فاسد و ظالم در سال قبل و همین امسال موج دستگیری و اعدام مخالفین را به راه انداخت و عده زیادی روانه سیاه چالهای تاریک رژیم شدند و عده دیگری هم به عنوان جدایی طلب و تروریست به جوخه های مرگ فرستاده شدند .
در کنار این موضوع جالب است که به این مسله هم دقت داشته باشید که پروژه ای در حال اجراست که شاید همه به نوعی با ان روبرو هستند ولی تا به حال به اصل موضوع پی نبرده بودند . این پروژه که توسط وزارت اطلاعات . سپاه بیت رهبری . مرکز مطالعات استراتژیک سپاه . و معاونت اطلاعات سپاه پاسداران پی ریزی و در حال اجراست پرو ژه ای است که در بطن جامعه پیاده شده و نقش اصلی ان را هم مردم بازی میکنند .
به عبارت دیگر این پروژ که به جزییات ان در ادامه میپردازیم توسط خود مردم و بر علیه مردم انجام میشود بدینگونه که همه دستگاه های نامبرده شده در بالا پس از این که نقش فرماندهی را به عمده مردم دادند خود در راستای جریان حرکت نموده و پروژ را مهندسی و نظارت میکنند .
و اما هدف پروژ یاد شده و چگونگی ان :
پس از کودتای انتخاباتی و سرکوب شدید مردم و مخالفان در فاصله زمانی مشخص که مردم سعی در برپایی مجدد اعتراضات داشتند جمعی متشکل از دستگاه های یاد شده در یکی از باغهای کرج که متعلق به بنیاد مستضعفان و جانبازان میباشد جمع میشوند و اخرین تحولات ایران و خصوصا پایتخت را تجزیه و تحلیل میکنند و راهکارهایی برای سرکوب هرچه بیشتر معترضان ارائه میدهند ولی در نهایت طرحی که مرکز مطالعات استراتژیک سپاه عنوان میکند مورد قبول واقع میشود که همان پروژه یس و نا امیدی دربین مردم بود . و اما چگونگی پروژه :
به وسیله این طرح مامورینی از کارکشته ترین افراد اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در پوشش مردم عادی و در صنف های متعدد مثل : رانندگان تاکسی . رفتگران شهرداری . خواربار فروش و ... حاضر شدند و در ارتباط با مردم عادی و خصوصا افرادی که سریعا تحت تاثیر و القاعات فکری قرار میگرفتند صحبت از تضعیف جنبش سبز و سرکوب نیروهای مخالف نمودند و این افراد پس از منتقل نمودن اینگونه صحبتها به افراد جامعه فرماندهی را به خود مردم سپردند و خود از زاویه دیگری مردم را رصد و پروژه را مهندسی میکردند. به اینصورت که هر وقت احساس میشد خط فکری و سیر پروژه در حال خارج شدن از مسیر خود قرار دارد سریعا وارد عمل میشدند و با شیوه ای جدید پروژه را به حال اول برمیگرداندند . این پروژه هم اکنون در حال اجراست و وظیفه روشنفکران و مبارزین سیاسی و مخصوصا مردم است که جلو این طرح سرکوبگرانه را سریعا بگیرند .
و اما هدف :
هدف از این طرح و پروژه ارام کردن ذهن مردم از اعتراضات است و اینکه دیگر جنبشی به اسم جنبش سبز دیگر قدرتی ندارد و نیروهای ان تحلیل رفته است و اساسا هیچ نیروی مخالف دیگری نمیتواند به موجودیت خود ادامه دهد و همه سرکوب شده اند و یا در حال سرکوب شده هستند و دیگری حس یس و ناامیدی در بین مردم است که مردم پیش خود تصور کنند که هیچ راهی برای رسیدن به آزادی وجود ندارد جز حمله نظامی به ایران و اشغال ان توسط امریکا و اینکه تا قدرت های خارجی نخواهند اساسا مردم هیچ قدرتی در نجات کشور از این وضعیت ندارند . و نکته دیگر اینکه با فروکش کردن شعله های قیام مردم زندانیان سیاسی و مخالفین در بند به فراموشی سپرده میشوند و یا اینکه دیگر کسی نمیتواند از انها حمایتی داشته باشد و به وقت خود تمامی انها مجازات و یا به جوخه های اعدام سپرده میشوند.
این اطلاعات به تازگی توسط تعدادی از افراد اطلاعات سپاه در اختیار ما قرار گرفته است و ما پس از بررسی های متعدد از منابع اطلاعاتی خود این اطلاعات را تایید و صحت ان را اعلام میکنیم

۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

کاربران فیس بوک مراقب باشند ! ! خطر در کمین است




دوستان عزیز، فیس بوک دوباره پالسی اش را عوض کرده. هر چه سریعتر روی گزینه اکانت کلیک کنید و به روی ادیت فرندز…در آنجا سمت چپ گزینه شماره تلفن یا فون بوک را انتخاب کنید. متاسفانه کسانی که قبلا شماره تلفن را در فیس بوک نوشته اند امنیتشان به مخاطره می افتد. تمام شماره تلفن های دوستانتان به وضوح دیده میشود. برای امنیت خود و دوستانتان لطفا اصلاع رسانی کنید که هر چه زودتر شماره های خود را پاک کنند و یا ستینگ صفجه خود را عوض کننذ. در بالای صقحه فون ستینگ جمله ای نوشته شده که به شما چنین امکانی را میدهد که تلفن ها رو پاک کنید./

چهار تنظیم امنیتی که هر کاربر گوگل باید بداند . از سری سلسله آموزشهای امنیت شبکه



تقریباً همه ما روزانه به شکلی از امکانات شرکت گوگل استفاده می‌کنیم و آن را یکی از مؤثرترین و امن ترین سرویس های اینترنتی می دانیم. اما در گوگل و سرویسهای مختلف آن هم تنظیماتی هستند که شاید ظاهراً مهم نباشند، اما اعمال هر کدام از آن‌ها به نوعی در استفاده بهتر و امن‌تر از سرویس های مختلف این شرکت، ضروری است.
برای دیدن بقیه مطلب به ادامه مطلب مراجعه نمائید.
۱-پیش‌نمایش اتوماتیک تصاویر ضمیمه ایمیل‌های دریافتی از لیست دوستان تان را غیرفعال کنیدجی‌میل، به صورت پیش‌فرض، پیش‌نمایش تصاویری که از طرف افراد ناشناس و یا منابع نا مشخص برای شما ارسال شده باش را به شما نشان نمی‌دهد، اما از جولای ۲۰۰۹ کسانی که حداقل یک بار برایشان ایمیلی ارسال کرده باشید، در لیست تماس جی‌میل شما قرار می‌گیرند. حال اگر شما ایمیلی که شامل یک فایل تصویری ضمیمه باشد، از افراد لیست خود دریافت کنید، آن تصویر به نمایش در می‌آید.
برای اینکه این پیش‌نمایش را غیرفعال کنید، باید در جی‌میل خود به صفحه Settings مراجعه کرده و در برگه General در قسمت External Content گزینه دوم (Ask before displaying external content) را انتخاب کنید و سپس کلید Save را در پایین صفحه برای ذخیره تنظیمات فشار دهید. بدین ترتیب پیش نمایش تصاویر ضمیمه تمامی ایمیل‌های تان تنها در صورتی به نمایش در می‌آیند که لینک Display images below را در بالای هر ایمیل کلیک کنید. بدین ترتیب دیگر مجبور نیستید که حجم زیادی از وقت و پهنای باندتان را صرف خواندن ایمیل دوستانی بنمایید که علاقه خاصی به استفاده از عکس‌های با کیفیت بالا در ایمیل شان هستند. و البته با جلوگیری از نمایش عکس‌های با منبع ناشناس، یکی از باگ های بزرگ امنیتی سیستم تان را رفع نموده اید.
۲- قابلیت های Chat، Labs و Buzz را خاموش کنیداین سه سرویس گوگل که در جی‌میل قابل دسترس هستند، علی‌رغم مزایای شان، معایب زیادی هم دارند. برای مثال Labs با اینکه مجموعه‌ای کاربردی از ابزارها برای جی‌میل را در اختیارتان می گذارد، سرعت صندوق پست الکترونیکی شما را کم کرده و ممکن است شما را عصبی کند و چت هم که مرتب حواس شما را پرت خواهد کرد و حجمی از صفحه نمایش را هم اشغال می کند. از معایب گوگل باز هم که احتمالاً آگاه هستید و می‌دانید با وجود تغییراتی که گوگل در این سرویس داده، برای حفظ حریم خصوصی و لیست دوستان خود، بهتر است حداقل فعلاً از این سرویس صرفنظر کنید.
برای خاموش کردن گوگل باز و سرویس چت گوگل در جی‌میل، می‌توانید پس از ورود به جی‌میل، به پایین صفحه رفته و مطابق شکل، کلید های turn off chat و turn off buzz را بزنید. بدین ترتیب از شر پنجره چت خلاص می‌شوید و منوی Buzz که در زیر Inbox قرار دارد، ناپدید می‌شود. البته شما می‌توانید در صورت نیاز دوباره با مراجعه به این قسمت از صفحه جی‌میل و زدن کلید turn on این دو سرویس را به جی‌میل خود برگردانید.
اگر هم به نظرتان سرعت جی‌میل‌ کم شده یا حتی گاهی ارتباط آن قطع می‌شود، می‌توانید با خاموش کردن Labs به‌ بهبود این وضع کمک کنید. وقتی سرعت کم است اگر از لینک زیر برای باز کردن جی‌میل استفاده کنید، جی‌میل‌تان بدون Labs باز خواهد شد:
https://mail.google.com/mail/?labs=0
با این لینک جی‌میل در حالت Safe Mode باز می‌شود. شما می‌توانید این آدرس را بوک مارک کنید تا از طریق آن به جی‌میل خود سر بزنید و سرعت و پایداری بیشتر جی‌میل را شاهد باشید.
۳-پاک کردن تاریخچه جستجوها و لاگین هااگر شما در گوگل یا جی‌میل یا هر کدام از سرویسهای این شرکت لاگین کرده باشید، گوگل جستجوهای شما را ذخیره کرده می‌کند. حتی اگر لاگین نباشید، این احتمال وجود دارد که گوگل مواردی را که قبلاً تایپ و جستجو کرده‌اید، پیگیری کند. با استفاده از آدرس زیر، شما می‌توانید تاریخچه جستجوهایی که در گوگل انجام داده‌اید را به کلی پاک نمایید:
https://www.google.com/accounts/DeleteService?service=hist
این قابلیت برای همه‌ی کاربران فعال است، اما اگر از طریق آن نتوانستید نتیجه مناسبی بگیرید، ابتدا وارد اکانت گوگل تان شوید و سپس این لینک را امتحان کنید:
http://www.google.com/history/
در اینجا لیست کامل نتایج جستجوی خود را به تقکیک روز می‌توانید مشاهده و مدیریت کنید. قابلیت جالبی که گوگل برای این سرویس خود در اختیار کاربران قرار داده، ایست موقتی و حتی کامل این سرویس است. حتی شما می‌توانید این سرویس را برای مدت زمانی مشخص غیرفعال نمایید. همچنین می‌توانید با استفاده از کلید Remove Items در سمت چپ، برخی موارد را از لیست جستجوی خود حذف کنید.
در صورتی که شما جستجوهای خود را در حالتی که لاگین نبوده اید انجام می داده اید، به دنبال لینک Web history در گوشه سمت راست صفحه بگردید. در اینجا شما می‌توانید هر آنچه که گوگل در کامپیوتر (و مرورگر شما) پیگیری کرده، بیابید و نتایج را برای خودتان سفارشی کنید.
۴- مطمئن شوید که گوگل قابلیت https را برای شما فعال کرده باشدگوگل برای امنیت بیشتر کاربرانش شیوه ارتباط تمامی کاربران جی‌میل را از http به https تغییر داده است، اما متأسفانه مواردی مشاهده شده که این کار انجام نگرفته است. پس لطفاً حتماً از طریق صفحه تنظیمات جی‌میل (setting) این مورد را کنترل کنید تا مطمئن شوید که ارتباط تان با سرورهای گوگل به صورت امن است.

۱۳۸۹ خرداد ۲۲, شنبه

فریاد ایران ایران از منطقه عفیف آباد شیراز

لحظات پیش فریاد ایران ایران از منطقه عفیف آباد شیراز به گوش میرسد . جوانان در حال تشکیل گروه های جدید برای برپایی تجمع هستند

ساعت 20:13 دقیقه

قطع منطقه ای آنتنهای موبایل

ارتباط موبایل با مرکز شهر قطع شده و آنتنهای موبایل منطقه درگیری قطع شده است
ساعت 19:50